اشعار مناجات با خدا در ماه مبارک رمضان
نیمه دوم ماه
نیمی از فرصت تقریب به دلدار گذشت
چشم بر هم زدم و این همه اسحار گذشت
شب به شب آمدن و ناله زدن بر در دوست
چون نسیم سحری آمد و ناچار گذشت
گر چه کالای من غمزده بازار نداشت
کسب و کارم همه با لطف خریدار گذشت
چه خداوند رحیمی است که با قطره ای اشک
از سر معصیت بی حد و بسیار گذشت
گذر هر نفس آلوده به این دیر افتاد
شامل عفو خدا گشت و سبکبار گذشت
زودتر باید از این مائده کامی ببریم
نیمی از سفره ی مهمانی غفار گذشت
نیمی از ماه گذشت و مه من جلوه نکرد
چه کنم نیمه ای از فرجه ی دیدار گذشت
نیمه ای رفت ولی نیم دگر در پیش است
ای خوش آن کس که از این ماه، سزاوار گذشت
هر شب اینجا دل من مضطرب بانویی است
محملش از وسط کوچه و بازار گذشت
سنگ می آمد و بر روی برادر می خورد
خواهر غمزده با دیده ی خونبار گذشت
پیش چشمان پدر، دخترکش سیلی خورد
عمر کوتاه گلش در غم و آزار گذشت
مصطفی هاشمی نسب
********************
هنوز زنده ام و فرصت رهایی هست
برای رفتن تا کوی دوست پایی هست
هنوز ذکر علی یا علی به روی لب است
هنوز وقت سحر حرف ربنایی هست
برای روز مبادا که دستمان خالی است
به لطف مادرشان اشک روضه هایی هست
گدایی در این خانه راه قرب خداست
هنوز شکر خدا فرصت گدایی هست
هنوز راه شهادت به روی ما بازاست
همیشه در گذر عشق کربلایی هست
من از نکیر و سوال و جواب می ترسم
دلم خوش است در آن لحظه ها رضایی هست...
هنوز ذکر بُنیّ به گوش می آید
هنوز در ته گودال هم صدایی هست
یکی نبود بگوید دگر نزن نامرد
میان این همه نیزه شکسته جایی هست؟!
اگر که پشت سر نائبش قدم بزنیم
برای یار سپاهش شدن رجایی هست
حسین ایزدی
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: ماه رمضان ومناجات باخدا
برچسبها: اشعار مناجات با خدا در ماه مبارک رمضان